يه نفز سوار اتوبوس مي شه، اتوبوس شلوغ بوده ، به نفر جلويي كه مرد چاغي هم بوده مي گه : آقا اينقدر هُل نده. طرف مي گه: هل نميدم ، رازم نفس مي كشم.!!
غضنفر يه تيكه يخ رو گرفته بود دستش و نگاش مي كرد، دوستش گفت: چي رو داري نگاه مي كني ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب مي چكه ولي نمي دونم كجاش سوراخه!!
غضنفر تلفن همراه مي خره ، صفرش رو مي بنده!!
يه آدم خسيس جوهر خودكارش تموم مي شه ، ترك تحصيل مي كنه!!
به يه نفر مي گن: پاشو سحره ، ميگه: بهش بگو خودم فردا بهش زنگ ميزنم.!!
غضنفر برف پاك كن ماشينش رو مي زنه، هيپنوتيزم مي شه!!
غضنفر دفتر خاطراتش پر مي شه ، مي ندازتش دور!!
به غضنفر مي گن: كامپيوتر بلدي ؟ ميگه: تا حدي. ميگن: بيا روشنش كن. مي گه: ديگه نه تا اون حد.
غضنفر داشته با دوستش احوال پرسي مي كرده، ميگه : حالا ما تلفن نداريم ، شما نبايد يه زنگ به ما بزنيد؟!!
غضنفر با كت و شلوار ورزشي تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا كت پوشيدي؟ ميگه: آخه شايد مهمون بياد. ميگن : خوب چرا زير شلواري پوشيدي ؟ مي گه : خوب شايد هم نياد.
- جمعه ۲۹ خرداد ۹۴ | ۲۲:۵۲
- ۴۹۷ بازديد
- ۰ نظر